• پنج شنبه 30 فروردین 03

 عبدالله باقری

زمینه کاروان اسرا -( (در فکر گلی بودم و گلزار خریدم )

1945
1

دِیر من امشب شده است
برتر از تمامِ جنان و باغ بهشت
طعنه زده تُربتش
به صد مسجد و صد صومعه و صد کِنشت
آآآ ، آآآ
(در فکر گلی بودم و گلزار خریدم
گل خواست دلم خرمن و خروار خریدم
در گلشن فردوس برین هم نفروشند
این طُرفه گلی را که من از خار خریدم) *
به لطف حضرت عیسی         نگاه مریم عُذرا
شیعه شدم شیعه ی مرتضی

این سر بی تن چرا
به خاکِ تنور و به خون گرفته نقاب ؟
این سر ژولیده را
بشویم به اشک و عنبر و مُشک و گلاب
آآآ ، آآآ
(درجلوه گری، غیرتِ خورشید سپهر است
ماهی که من از کوچه و بازار خریدم
دیگر نکشم ناز طبیبان جهان را
زیرا که دوای دل بیمار خریدم) *
گرفته ام امشب اِحیا      تو شاهدم باش اِلها
شیعه شدم شیعه ی مرتضی
به لطف حضرت عیسی ...

عجب به جانم نشست!
ز لعلِ لبانِ زخمی اش آیات نور
نوری که بودم پی اش
به تورات و انجیل و صَفَحات زبور
آآآ ، آآآ
(شاید که چو من راهبی اسلام برآرد
چون رأس حسین از کف کفّار خریدم
دیگر نکنم واهمه ی حشر که این سر
شمعی است که از بهر شب تار خریدم) *
ای سر از پیکر جدا       گواهِ من باش در جزا
شیعه شدم شیعه ی مرتضی
به لطف حضرت عیسی...

شاعر : عبدالله باقری

* ابیات تضمین شده از استاد نظمی تبریزی

  • چهارشنبه
  • 5
  • آبان
  • 1395
  • ساعت
  • 11:50
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران