• دوشنبه 3 دی 03


حضرت زینب(س) مصائب شام -( گفتم حسین قفل دلم ناگهان شکست )

3154
2

گفتم حسین قفل دلم ناگهان شکست
بغض گلوی مأذنه وقت اذان شکست

در راه ِعشق اَنگ ِهوس خورد و خُرد شد
پیش ِهمه غرور زلیخا چنان شکست

مجنون که بی محلی لیلا کشید ، گفت:
ظرف ِمرا فقط جلویِ دیگران شکست

باید که در طریق ِتو زانویِ ، درس زد
پیش کسی که پیش شما استخوان شکست

قُرب ِخدا بدون ِتوسل نمی شود
بالا نرفت آن که زد و نردبان شکست

حتی بساط ِچای ِشما غُصه می خورد
آن هفته خود به خود دو سه تا استکان شکست

با خطبه اش به کوفه نشان داده خواهرت
زینب نخورده است در این امتحان شکست

در پيش هيچ كس به خدا خم نمى شود 
هر قامتى كه محضر اين خاندان شكست

جوری یزید ضربه دستش شتاب داشت
دندان ِتو که جای خودش ، خیزران شکست

شاعر : رضا قربانی

  • سه شنبه
  • 11
  • آبان
  • 1395
  • ساعت
  • 15:24
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران