سخت است مردی باشد و خیمه نشین باشد
خاکستر ِ این ماجرای آتشین باشد
دردی غریبانه تر از این نیست، در بستر
افتاده و آن سو علم روی زمین باشد
دارد می افتد هر نگین بر خاک و او باید
بر روی انگشتر نگینِ آخرین باشد
قربانِ چشمانِ تری که بعد از این هرگز
با سایه و سقفی نمی خواهد عجین باشد
باید درختی سبز از پاییز بر می گشت
تا سایه ای بر داغ های سرخِ دین باشد
دیگر چگونه راست قامت می شود هر کس
در کربلا یک لحظه زین العابدین باشد
میترا سادات دهقانی
- چهارشنبه
- 12
- آبان
- 1395
- ساعت
- 11:4
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
ارسال دیدگاه