امام، رو به رهایی... عمامه روی زمین!
قیامتی شد ـ بعد از اقامه ـ روی زمین
خطوط آخر نهجالبلاغه ریخت به خاک
چکید هر طرفی صد چکامه روی زمین...
خودت بگو به که دل خوش کنند بعد از تو
گرسنگان «حجاز» و «یمامه» روی زمین؟!
زمان به خواب ببیند که باز امیرانی
رقم زنند به رسم تو نامه روی زمین:
"مرا بس است همین یک دو قرص نان ز جهان
مرا بس است همین یک دو جامه روی زمین.."
... تو رفتهای و زمین مانده است و ما ماندیم
و میزهای پر از بخشنامه؛ روی زمین
شاعر : محمد مهدی سیار
- چهارشنبه
- 12
- آبان
- 1395
- ساعت
- 11:15
- نوشته شده توسط
- ح.فیض
- شاعر:
-
محمد مهدی سیار
ارسال دیدگاه