پیش چشمان من از رنج و محن هیچ مگو
برو و از کرم و جود سخن هیچ مگو
شاه من بی حرم ست آمده ای گر اینجا
از ضریح و حرمی حرف مزن هیچ مگو
گر شکستم سر خود را وسط این روضه
مست و دیوانه ی یارم تو به من هیچ مگو
دل هر کس به کسی نازد و گویم هربار
من غلام حسنم غیر حسن هیچ مگو
شاعر : امیر فرخنده
- سه شنبه
- 18
- آبان
- 1395
- ساعت
- 21:8
- نوشته شده توسط
- ح.فیض
- شاعر:
-
امیر فرخنده
ارسال دیدگاه