در حرم پیچید عطر سیب زائر فیض برد
هر کسی در بارگاهت بود حاضر فیض برد
با بیان روضه هایت پلک من هم خیس شد
چشم هایم چون زمین خشک و بایر فیض برد
قطره های خون تو سهم زمین شد بیشتر
بیشتر از آسمان ها خاک حائر فیض برد
منبرت شد گاه روی نیزه ، گاهی بین طشت
خواهرت با گریه پای این منابر فیض برد
بر تن عریان تو این بیت ها مرثیه خواند
اشک های مادرت تا ریخت ، شاعر فیض برد
بین اصحابت دو دفعه جان به تو تقدیم کرد
بیشتر یعنی ، حبیب بن مظاهر فیض برد
گرم در آغوش تو ، بیش از طلاهای ضریح
بوریای کهنه ی بیت عشائر فیض برد
شاعر : محسن حنیفی
- دوشنبه
- 1
- آذر
- 1395
- ساعت
- 16:50
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
محسن حنیفی
ارسال دیدگاه