• دوشنبه 3 دی 03


حضرت زینب مصائب شام -( گدای نامه سیاهم ، غلام چهره سیاه )

1463

گدای نامه سیاهم ، غلام چهره سیاه 
همان کسی ، که به دست خودش شده گمراه 

همانکه گریه برای تو کرد و بعد از آن ...
نگاه پشت نگاه و ... گناه پشت گناه 

همانکه حاصل یک عمر ، نوکری اش را 
میان چاه گناهان ، تباه کرده تباه 

کمیت بختِ منِ زار ، لنگ لنگان است 
همیشه رفته سر من ، کلاه ، روی کلاه 

برای اینکه قبولم کنی به فرزندی ...
تمام کودکی ام را ، گذاشتم سرِ راه 

چه روزگار غریبی ست ، نوکرت تنهاست
به روضه می برم از دست روزگار ، پناه

کبوتران تو با "باز" می پردند آقا
غلام خانه ات همسفره میشود با شاه

به برق گنبد زردم عجیب ، دلبسته
به رقص پرچم سرخم عجیب ، خاطرخواه

به اربعینِ تو سوگند ... من کم آوردم
دگر مجالِ غزل نیست ، صحبتم کوتاه ...

اگر بناست ، پس از مرگ ، کربلا بروم ...
" به عزت و شرف لا اله الا الله ... "

رضا قاسمی

  • دوشنبه
  • 1
  • آذر
  • 1395
  • ساعت
  • 17:35
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران