کریم شهر مدینه ، اسیر و در بند کینه
غم تنهایی تو آقا تا ابد بر دلها میشینه
غریبی و بی پناهی ، پریشان و غرق آهی
نه یک یار و همدمی داری بین شهر غم بی سپاهی
گریم برای تو ، در این عزای تو ، جانم فدای تو حسن
آقام ، غریب آقام ، حسن
******
چها دیدی بین کوچه ، تورنجیدی بین کوچه
عصای دستان مادرگشتی و لرزیدی بین کوچه
صدای مادر شنیدی ، تودستان بسته دیدی
بمیرم باسن وسال کم تو ازاین ماتم چی کشیدی
خون جگرداری ، میل سفر داری، بی یاور و یاری حسن
آقام ، غریب آقام ، حسن
******
امان از ظلم زمانه ، غریبی در آشیانه
دلم با یاد شما امشب یاد مادر کرد بی بهانه
تمام هستی حیدر ، شدی مادر زار و مضطر
به پیش چشم حسن گشتی بین کوچه چون لاله پرپر
ای وای ، از این ماتم ، خون شد دل عالم ، می میرم از این غم حسن
آقام ، غریب آقام ، حسن
******
چشامون ابر بهاره ، برات آقا خون میباره
نه صحن و نه گنبدی داری غربتت آقا گریه داره
بیاد سقای لشکر ، بیاد شش ماهه اصغر
یه سقاخونه میسازیم آخر حسن جان با چشمای تر
گریم برای تو ، در این عزای تو ، جانم فدای تو حسن
آقام ، غریب آقام ، حسن
شاعر : سید پوریا هاشمی
- چهارشنبه
- 3
- آذر
- 1395
- ساعت
- 13:42
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
سید پوریا هاشمی
ارسال دیدگاه