پر بگیرم عاشقانه باز باید تا خدا
از زمین جریان گرفته نور ممتد تا خدا
موج آسوده از این ساحل ندارد حاصلی
می روم تا آسمان تا عشق شاید تا خدا
وارث سلمانم و از شیعیان اهل فارس
فاصله کوتاه شد از شهر مشهد تا خدا
رفتم و برگشتم و توبه شکستم بارها
دوست دارم گام بردارم مجدّد تا خدا
دِرهم نفس مرا اینبار درهم می خرند
تاقیامت راه دارد خوب با بد تا خدا
ماه زیبای ربیع الاوّل از اول دلم
هر سحر پیغمبرانه می خرامد تا خدا
درسکوت خویش بودم قاصدی پیغام داد
هرکسی که ذکر حیدر گفت پر زد تا خدا
پله پله جبرئیل جان من بالا رسید
می روم با یاعلی و یا محمد تا خدا
با سلامی عاشقانه می روم سمت بهشت
با تو امشب جاودانه می روم سمت بهشت
شاعر : اسماعیل شبرنگ
- شنبه
- 27
- آذر
- 1395
- ساعت
- 11:12
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
اسماعیل شبرنگ
ارسال دیدگاه