دلم دوباره نفس تازه کرد آقا جان
ببین تفاوت احساس و عشق در انسان
چه شد به سینهی هشتاد و هشت، خود دیدی
خودت بیاورش آن را به پهنهی میزان
ستیز شمر و یزید زمان به عاشورا
مصاف لشکر میخانه با حسین زمان
چه فتنهای که به پا شد به نام آزادی
چه خیمهها که به آتش زدند بیدینان
ولی دوباره طلوعی نمود عشق شما
به حکم حب ولایت قیام شد فرمان
بهار بار دگر زد جوانه در نه دی
نشست خنده به لعل امام و سرورمان
همیشه عشق حسین است آنکه پیروز است
نه حس و حال هوسهای پیرو شیطان
بیا که دل به هوای تو گشت شیدایی
بیا به حق حسین و به حق اشک روان
«رضی» دگر سخنش حرف روز موعود است
بیا که نامهی عمرم همی رسد پایان
شاعر : حسین رضائیان
- شنبه
- 25
- دی
- 1395
- ساعت
- 7:44
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
حسین رضائیان
ارسال دیدگاه