• دوشنبه 3 دی 03

 محمد قاسمی

امام حسن عسکری(ع)ولادت -( اي كه در مَحْبَس گيسوي تو شب زنداني ست )

1127

اي كه در مَحْبَس گيسوي تو شب زنداني ست
كار خورشيد،به فرمان تو نور افشاني ست

سامرا نه ! كه جهان سيطره ي قدرت توست
اي كه در عرش تو را مرتبه ي سُلطاني ست

تا كه تكميل شود فيـض ربيعُ الاوّل
مُوعدِ جلوهْ نمائيت ، ربيعُ الثّاني ست

خضر را پير غلاميّ تو فخري ابدي ست
در حريمي كه سليمان ، شرفش درباني ست

هركسي چشم دلش باز شود مي بيند
شغل داوود نبي نزد تو مِدْحت خواني ست

پسرت حضرت مهدي ست اگر"رَبّ الأرض"
كُلّ حالات و صفات پدرش ، ربّاني ست

تو به قدري حسن بن علي اَستي كه چو ما
حال آيينه هم آشفته تر از  حيراني ست

دل ندادن به تو از سخت ترين مُشكل هـا
دل سپردن به تو، برعكس ، پُر از آساني ست

مي شود بي سر و سامان تو باشم گر چه
هر كه را ديدم ، دنبال سر و ساماني ست

"سرگراني صفت نرگس رعنا باشد"
همچناني كه مرا روزيِ سرگرداني ست

خيس اشك ، از غم دنيا بشود چشمانش
هر كسي آرزويش ديدن سامرّا نيست

اربعين هر كه مشرّف به حريمت شد گفت:
"صف زوّار ضريحت چه قَدَر طولاني ست"

فاطمه ، بانيِ رفتن به بهشــت است او را
آنكه اندازه ي خشتي ، حرمت را باني ست

"سائلِ" رحمـت بي منّت و بي پـايـانت
چشـم در راه تو در آن نفــس پاياني ست

شاعر : محمد قاسمی

  • شنبه
  • 25
  • دی
  • 1395
  • ساعت
  • 9:30
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران