هر زمانی دل، میان سینه ام گم میشود
یا به مشهد میرود، یا راهی قم میشود
تا نگاه من به دریای ضریحش میرسد
دل دگرگون میشود، غرق تلاطم میشود
دانه دانه اشک های زائرانش میچکد
زیر پاهای کبوترهاش گندم میشود
نور می بارد چنان از گنبد این آفتاب
در کنارش جلوه خورشید هم گم میشود
شهر قم یا مشهد سلطان چه فرقی میکند
هر کدامش قبله حاجات مردم میشود
بارها ناگفته در اینجا شدم حاجت روا
رفته از دستم حساب، این بار چندم میشود
دل به دست او سپردی غم مخور، کار نشد
با دعای خواهر خورشید هشتم میشود
شاعر : نوید اطاعتی
- شنبه
- 25
- دی
- 1395
- ساعت
- 10:47
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
نوید اطاعتی
ارسال دیدگاه