من مستمند می شوم و تو گدا نواز
من بی نوای محض و تو هم "بی نوا" نواز
هستم اسیر عشق تو و مبتلای تو
این است حاجتم ، بشوی "مبتلا" نواز
ارباب با وفایی و شرمنده ات شدم
من "بی وفا گدا" و تویی "بی وفا" نواز
پوشانده ای گناه مرا با عبای خود
در زیر سایه ات شده ام من "عبا نواز"
من با غذای نذری تان عشق میکنم
بر سفره ی غذای تو هستم "غذا نواز"
اصلا صدای خسته ی من کوک ، با شماست
موسیقی نوای تو را ، من "صدا نواز"
عطر تو جانماز مرا کرده کربلا
من ، "مُهر تربتِ حرمِ کربلا" نواز
دیدم به اربعین که به هر موکبی پُر است
"زائر نواز" و چند نفر "دست و پا نواز"
در استلام عشق تو "جانم" شفا گرفت
از بسکه دست من شده "صحن و سرا" نواز
رضا قاسمی
- یکشنبه
- 26
- دی
- 1395
- ساعت
- 19:36
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
ارسال دیدگاه