• دوشنبه 5 آذر 03


اشعار امام حسین(ع)محرم -( دل که می‌‎گیرد دوچشم تر به دادم می‎رسد )

3240
2

دل که می‌‎گیرد دوچشم تر به دادم می‎رسد
 در زمان فقر این گوهر به دادم می‎رسد

وسع کم هرگز برای ما فقیران ننگ نیست
 دست من خالی که باشدسربه دادم می‎رسد

دست بردارید مردم از سر من چون که من
 دلبری دارم که او بهتر به دادم می‎رسد

از شب قدر تو جا ماندم که امروز آمدم
 گفته‎اند اینجا حسین آخر به دادم می‎رسد

این کریمی را که من دارم گدایی می‏‎کنم
 مطمئن هستم که پشت در به دادم می‎رسد

حیف، آقای به این خوبی کنارم باشد و
 فکر این باشم یکی دیگر به دادم می‎رسد

من سراغ هرکسی رفتم دلم را زد شکست
 غالباً این لحظه‎ها مادر به دادم می‎رسد

فاطمه مِیلش که باشد وضع برمی‎گردد و
 مرتضی با ظرفی از کوثر به دادم می‎رسد

اعتباری نیست برتقوای من، این لطف توست
 لحظه‎ی تشخیص خیروشر به دادم می‎رسد

پاک‎ها کرب و بلا رفتند و من جا مانده‎ ام
 فطرسم امروز، بال و پر به دادم می‎رسد

حتم دارم قبل حتّى حضرت خیرالنساء
 دخترى دردانه در محشر به دادم مى رسد

خواهری دلخسته پرسیدازخودش بالای تل
 این برادر زیر این خنجر به دادم می‎رسد؟

می‎برند این‎ها هر آنچه روی سر دارم ولی
 می‎رسد عباس و با معجر به دادم می‎رسد

زانوی محمل بلند و دامن من هم بلند
 در سفر این وقت‎ها اکبر به دادم می‎رسد

شاعر : حسین قربانچه

  • جمعه
  • 1
  • بهمن
  • 1395
  • ساعت
  • 16:12
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران