منت از این خانواده هر کسی بهتر کشید
درد طعنه از زبان این و آن کمتر کشید
تا در این خانه باشم آبرویم میدهند
در به در شد هرکسی که دست از دلبر کشید
باده ی هر ساغری قطعا نمی سازد به من
ساقی من باده را ازچشمه ی کوثر کشید
به خود من بود اگر از روضه غافل میشدم
مادرش روحی فداها کار از این نوکر کشید
باز دارند از حسینیه غنیمت میبرند
هرکه آمد این سیاهی را به چشم تر کشید
فقر یعنی سینه ای خالی از عشق اهل بیت
عاشق ارباب دست از کیسه های زر کشید
جام اشک این دو ماهه دست بی بی زینب است
خوشبحال هر کسی آمد و آن را سر کشید
هم بزرگ و کوچک و هم اوسط اینها علی ست
ذکر هو باید به عشق این همه حیدر کشید
مرغ دل یک بام دارد دو هوا , این روزها
باید از کرببلا سوی مدینه پر کشید
شاعر : علیرضا خاکساری
- جمعه
- 1
- بهمن
- 1395
- ساعت
- 16:21
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
علیرضا خاکساری
ارسال دیدگاه