• جمعه 2 آذر 03


اشعار امام حسین(ع)محرم

1201

بغض میگیرد گلویم روضه ی خون خداست
بغض میگیرد گلویم فاطمه صاحب عزاست

مور هستم ضعف دارم خالی از ران ملخ
قطره ای برچشم من باشد همان مال شماست

گر میان خادمان هستم کمی خدمت گذار
شکر حق دارم به لب,این هم همان لطف خداست

دل گرفته دل پر از غم بعد عاشورا چه شد
در تصور آمده دختر کجا خواهر کجاست

دل بسوز از غربت دخت علی مرتضی 
بر ﺳَﺮِ ﻧِﯽ ماه بیند گریه هایش بی صداست

خواهری در راه کوفه پیش چشم حرمله
میفشارد دست میگوید ابوفاضل کجاست?

روضه ی شامست,از گودال خونین بدتر است
این که گفتم ذره ای از ﺩﺍﻍِ دخت مرتضی ست

محمد حسن رحیمی

 

  • جمعه
  • 1
  • بهمن
  • 1395
  • ساعت
  • 16:26
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران