کم آب میخورم غم آب است بر دلم
قدر هزار سال عذاب است در دلم
از آن زمان که خواهرم افتاد از شتر
کم خوابم و مصیبت خواب است در دلم
نوزاد دیدم و نفسم ناگهان گرفت
آوای لای لای رباب است در دلم
ویرانه جای خواب من و عمّه هام بود
بی حرمتیِ شام خراب است در دلم
اوباش سیر و آل پیمبر گرسنه، آه
زخمی ز بوی طبخ کباب است در دلم
اگر شاعر این شعر را میشناسید لطفا اطلاع دهید
- شنبه
- 2
- بهمن
- 1395
- ساعت
- 16:2
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
ارسال دیدگاه