خوشی از عمر ندیدم چقدر سخت گذشت
نیست از خنده به لبهایم اثر! سخت گذشت
شب که شد روضه ی غسل تن مادر خواندم
تا سحر زار زدم تا به سحر سخت گذشت
روضه زهر نخوان روضه ی یک کوچه بخوان
حرفی از حجره نزن وقت دگر سخت گذشت
جگرم ریخت در این تشت ولی سختم نیست
وقتی افتاد زنی بین خطر سخت گذشت
چشم من خورد به یک سایه میان کوچه
بسته شد برروی ما راه گذر سخت گذشت
غیرتی بودن من در همه جا معروف است
مادری رفت عقب اما به پسر سخت گذشت
تا به خانه چقدر چنگ به چادر میزد
صورتش خورد به دیوار! اگر سخت گذشت
چادر خاکی او قامت من را خم کرد
یک نفر خورد زمین به دو نفر سخت گذشت
اجرا شده توسط حاج منصور ارضی در شب هفتم ماه صفر 95
- شنبه
- 2
- بهمن
- 1395
- ساعت
- 16:12
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
ارسال دیدگاه