• چهارشنبه 5 اردیبهشت 03

 محمد مبشری

شعر حضرت عبدالعظیم حسنی سید الکریم علیه السلام -( باز حق درهای رحمت باز کرد )

1378
-1

باز حق درهای رحمت باز کرد 
 مرغ جانم از قفس پرواز کرد 

باز امشب شور و حالی دیگر است 
نورِ  ذات لم یزل جلوه گر است 

بیکران تا بیکران  غوغا به پاست 
آسمان در اسمان غوغا به پاست

جلوه ای از فیضِ  الرحمن  رسید
تا زمین این نور نورافشان رسید

خانه ی اولادِ حیدر  گلشن است 
چشمِ زهرا بینِ  جنت روشن است 

خانه ای  گلزار وحی آگین شده 
 عرش هم از نور او آذین شده 

آمده دنیا  گلِ  خیر النساء 
باز  آقایی ز  نسلِ  مُجتبی 

این گلِ ، بستان سرای عصمت است 
اهل عالم پای تا سر رحمت است 

عاشقان عزُّ جلالش فاطمی است 
شیعیان خوی و خصالش هاشمی است 

او که دل را  مرتضایی میکند
از  دو  عالم   دلربایی میکند!

مرقدش ، دارالشفای دردهاست
مستجابِ  قبه ی او هر دعاست 

عالم و آدم  همه سرمست او
 میکند مشکل گشایی دست او 

شد پناه بی پناهان کوی او 
چشمِ امید فقیران سوی او 

این حرم فیضِ خدا را می دهد 
 عطرِ  سیبِ  کربلا را می دهد 

  از ازل دلبسته ی رویت منم  
عاشق جان داده در کویت منم 

تا نفس دارم دلم مستِ  شماست 
چشم من تا حشر بر دست شماست

شاعر : محمد مبشری

  • چهارشنبه
  • 20
  • بهمن
  • 1395
  • ساعت
  • 15:5
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران