• شنبه 15 اردیبهشت 03


حضرت عبدالعظيم حسنی(ع) -( صورت ماه تو را حیف ندیدم ، بد شد )

2213

صورت ماه تو را حیف ندیدم ، بد شد
تا دم خیمه ات اصلا نرسیدم ، بد شد

درد این است زبانا به تو وابسته شدم
باطنا غیر تو را هم طلبیدم ، بد شد

پشت کردم به تو با این همه غافل بودن
قلب بودم که بدون تو تپیدم ، بد شد

خنده ی بعد گناهم چه به روزم آورد!!
بعد از آن بود دگر خیر ندیدم ، بد شد

ربنای سحرم رنگ خدا هیچ نداشت
آه در بین قنوتم نکشیدم ، بد شد

مهربانی بقیه به مذاقم تلخ است
بی تو واللهِ فقط درد چشیدم ، بد شد

خوب ها در بغل تو همه شادند ولی...
منِ جامانده لب خویش گزیدم ، بد شد

پا زدم من به همه دار و ندارم ای وای!!
غیر زهرا که کسی نیست امیدم ، بد شد

شیعه ی فاطمه بودن چه بد  از دستم رفت
من فقط طالب عنوان مریدم ، بد شد!!

فاطمه دست مرا دست امامم برسان
روی ماه پسرت را که ندیدم ، بد شد

بنویسم که مدینه بشوم مهمانت
جان ناقابل خود را بکنم قربانت

شاعر : محمد سعید طالبی

  • چهارشنبه
  • 20
  • بهمن
  • 1395
  • ساعت
  • 15:11
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران