• چهارشنبه 5 دی 03


امام حسن(ع) -( آواره ی عشق تو شدم در وطن از عمد )

1839
3

آواره ی عشق تو شدم در وطن از عمد
ماندم به هواخواهی تو در قرن از عمد
.
دائم گره پشت گره در کار من افتاد
بند است به دامان تو دستان من از عمد
.
من کشته آن برق ضریحم که نداری
کارم شده بر پنجره اش زل زدن از عمد
.
تو شاه کریمی و گدای تو منم من
خالیست ببین سفره ی ما اکثرا از عمد
.
توصیف جمال تو کسی کرد برایم
مستانه دریدم بخدا پیرهن از عمد
.
یک شب وسط شور حسین آخر هیئت 
شیرین سخنی کردم و گفتم حسن از عمد

محسن صرامی

 

  • چهارشنبه
  • 20
  • بهمن
  • 1395
  • ساعت
  • 15:37
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران