• دوشنبه 3 دی 03


سجده ی آخر -( آسمان ترسید و دریا هم دلش گرداب شد )

1463
6

آسمان ترسید و دریا هم دلش گرداب شد
صبح با فرق تو هر فجر جهان خوتاب شد
کاسه های شیر با شمشیر رو در رو شدند
زهر غالب شد در آخر قاتل ارباب شد
سجده ی آخر خدا را اشک ریزان می کند
تا که آن مهر نماز تو به خون سیراب شد
ماه با روی تو روی ماه بودن هم نداشت
روز ها بی چشم تو سرد و کمی بیتاب شد
چاه خالی پر شد از باران اشک گونه هات
خواب های کوفه با صوت لبت بیخواب شد
قالب اشعار من محزون شده با یاد تو...
آتش عشق تو بر قلب غلامت قاب شد

شاعر : علی کریمی

  • دوشنبه
  • 14
  • فروردین
  • 1396
  • ساعت
  • 15:40
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران