گفتم چگونه از همه برتر بخوانمت
آمد ندا حبیبه داور بخوانمت
دیدم رسول اُمّ أبیهات خوانده است
گفتم کم است دخت پیمبر بخوانمت
دیدم تویی هر آینه، آیینه علی
گفتم عجب به جاست که حیدر بخوانمت
دیدم قیامت است درِ خانه شما
گفتم رواست بانوی محشر بخوانمت
گفتم مفصل است سخن، مجملش کنم
جبریل گفت سوره کوثر بخوانمت
ای مادر حسین و حسن! مام زینبین!
من هم اجازه هست که مادر بخوانمت؟
شاعر : جواد هاشمی
- جمعه
- 22
- اردیبهشت
- 1396
- ساعت
- 15:13
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
جواد هاشمی
ارسال دیدگاه