• دوشنبه 3 دی 03


حضرت زهرا(س)مدح و ولادت -( حرف میلاد بانوی تقواست )

1228
1

حرف میلاد بانوی تقواست
او که الگوی عشق دورانهاست
خادمش نوح و آدم و عیسی
زنده از لطف فاطمه عیساست
و ورق خورد باز تقویم و
سالروز ولادت زهراست
سالروزی که روز مادر شد
لطف میلاد فاطمه اینجاست
درخور شأن وسعت کرمش
بهترین قافیه فقط دریاست
اول سال و باز هم زهرا
سال نیک از بهار آن پیداست
اول سال و آخر سالم
فاطمه می دهد پر و بالم

مصطفی صورت و خدا سیرت
هر چه خوبیست تحت تأثیرت
جز خدا و علی و پیغمبر
بر نیاید کسی ز تفسیرت
مَلَک و جن و انس در بندت
جملۀ کائنات تسخیرت
حق ، جهان را مسخرت کرده
دشمنت تا ابد زمین گیرت
دلگشای فرشته های خداست
رو به قبله قیام و تکبیرت
فاطمه خوش به حال تو که گره
خورده با بوتراب تقدیرت
حشر ، جولانگه دوبارهء توست
چشم حق در پی اشارهء توست

دل که دل نیست طائر زهراست
طائر دل مهاجر زهراست
وطن دوم اختیار شده
در مدینه مجاور زهراست
گوهری هست ذکر آل الله
چون خدا نیز ذاکر زهراست
زائر دخترش به شهر قم
مژده مژده که زائر زهراست
اینکه ما غرق اهل بیت شدیم
از عنایات وافر زهراست
طبق فتوای قدسی لولاک
خلق عالم به خاطر زهراست
نه علی بود نه رسول خدا
گر نمی بود حضرت زهرا

ای محب تو از ازل محبوب
وی عدوی تو تا ابد مغضوب
هم خدا را به ذوق آوردی
هم پدر را نموده ای مجذوب
زیر و رو کرده ای دل عالم
ای به دستت کلید فتح قلوب
خوب دیوانه ات شدم بی بی
خوب دیوانه ام نمودی خوب
هر که با منصبی خوش است و من
خوش که بر نوکری شدم منصوب
خوش به حال کسی که در محشر
از محبان تو شود محسوب
در کنار پیمبر و حیدر
روز محشر تو میکنی محشر

محور بخشش و کرم این است
هستیِ اول آخرم این است
نوکری میکنم به درگاهش
شکرلله مقدرم این است
روز محشر زمام هر چه که هست
دست زهراست باورم این است
روز مادر سفارشی کاین بار
نزد خطاط می برم این است
تابلوئی به خط نستعلیق
بهترین فکر در سرم این است
ذکر یا فاطمه لذا امسال
هدیۀ روز مادرم این است
جان به قربان مادر سادات
باز هم بر جمال او صلوات

ماه انور مبارک حیدر
جشن دلبر مبارک حیدر
خنده هایش مبارک بابا
عشق کوثر مبارک حیدر
تا که زهرا وجیهت الله است
وجه داور مبارک حیدر
یکّه همتای مرتضی آمد
یار حیدر مبارک حیدر
رمز فتح الفتوح او زهراست
فتح خیبر مبارک حیدر
روز مادر مبارک زینب
روز همسر مبارک حیدر
مصطفی از دعا نتیجه گرفت
دخترش را بغل خدیجه گرفت

ذکر یا فاطمه خوش آهنگ است
دل برای مدینه اش تنگ است
فاطمه عرش کبریائی حق
بی حضور تو سرد و کمرنگ است
هر کسی از تو فاصله دارد
روز محشر کمیت او لنگ است
هر که دل را به دست تو نسپرد
دل او نیست دل بگو سنگ است
حشر ، بین بهشت و دشمن تو
حد فاصل هزار فرسنگ است
یا علی گفته ایم و یا زهرا
پس جنان بهر ما هماهنگ است
تا ابد نوکریم شکّی نیست
پای کاریم حرف مرد یکیست

نظری کن که ما دلی داریم
سوی تو قلب مایلی داریم
تا که دریا تو و کرانه تویی
غم نباشد که ساحلی داریم
از میان تمام منصب ها
ما تمایل به سائلی داریم
یک دلیلش فقط محبت توست
غیر ازین هم دلایلی داریم
بهر تمدید نوکری هامان
گاه و بیگاه محفلی داریم
ذکر زهرا گره گشای همه است
ما چه حل المسائلی داریم
انبیا محو قدر سلمانش
آسمان و زمین مسلمانش

تا نگاهت طبیب حاذق ماست
پُر ز مهرت همه دقایق ماست
اینکه مدیون لطفتان هستیم
بی گمان جزوی از حقایق ماست
لب کند باز و یاعلی گوید
هر که در این سخن موافق ماست
مدح و ذکر عَلَیَ الدوام شما
شغل و کارِ زبان ناطق ماست
چون خدایم تو را به ما داده
شک ندارم خدا هم عاشق ماست
هر کسی یک علاقه ای دارد
کربلا و نجف علایق ماست
روح ناهید و ماه و خورشیدی
قلب ما را تو نور بخشیدی

شاعر : مهدی مقیمی

  • شنبه
  • 23
  • اردیبهشت
  • 1396
  • ساعت
  • 15:28
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران