• جمعه 21 شهریور 04

 محسن کاویانی

برای رفیق بی رفیق ها حسین -( به همه گفته ام ادا ممنوع )

2015
2


به همه گفته ام ادا ممنوع
در حوالی ام ادعا ممنوع
شده در مَسلکم ریا ممنوع
حُر شدم چون تو لطف فرمودی

سالها در خلاف چرخیدم
تهِ آن هرچه بود را دیدم
آخرش بینِ روضه فهمیدم
به منِ کم چقدْر افزودی

مادرت چای روضه را دم کرد
و مرا چای روضه آدم کرد
آخرش هم کسی که یادم کرد
در زمینگیری ام خودت بودی

همه رفتند و‌مانده ای به بَرَم
چه بگویم که سخت بی ثمرم
که برای تو دائماً ضررم
که برایم ‌تو‌ دائماً سودی

این که در روضه ی تو مهمانم
لطف بوده وگرنه می‌دانم
که اگر هم به لَب رسَد جانم
تو برایم هنوز هم زودی

گوشه چشمی به عاشقَت بنما
گرچه بی شک به گُفته ی عُلَما
وقتِ غم هایمان تو بیش از ما
گریه داری و بُغض آلودی

ذبحِ تو لحظه ای که شد آغاز
می چکید اشکِ شوقِ راز و نیاز
این همه دیده ای مصیبت و باز
از خداوند خویش خشنودی

از قَفا ذبح با لبِ عطشان
کودکانت‌ میانِ زجر و سنان
تو برای نجاتِ عالمیان
چقدَر راهِ سخت پیمودی

حَتم دارم هنوز گریانِ
غارت خیمه و پریشانِ
گریه های زنان و طفلانِ
مانده در بینِ آتش و دودی

جامه ای پاره و تنی عُریان
بدنی مُثله و سُم اسبان
نیست دوش نبی مگر به میان
که تو بر ریگ داغ آسودی

یاحسین ای همه امیدم‌ تو
آن که کرده ست روسپیدم تو
گم شدم در مسیر و دیدم تو
یک میان بُر به سمت معبودی

خسته ام از همه بیا ببرم
به همان کوچه های دور حرم
گاه در خاطراتِ توی سرم
طعمِ شَعریه و دَمِ عودی

ای مهارِ عنان گسستگی ام
ای تو تنها رفیقِ خستگی ام
آمدی وقت دلشکستگی ام
تو سلامی بدونِ بدرودی…

  • سه شنبه
  • 2
  • خرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 9:4
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران