• دوشنبه 3 دی 03

 اسماعیل تقوایی

احتضار حیدر -( ترک دنیا می کند حیدر ولی کردگار )

1255

احتضار حیدر
ترک دنیا می کند حیدر ولی کردگار
وای بردنیا که مولا گشته اینسان رستگار

شادباشدترک این دنیا کند یعسوب دین
هست بهر دیدن زهرا وطاها بیقرار

جمله فرزندان کنار بسترش دل ناگران
حال زینب بیشتر از دیگران در اضطرار

مرتضی برمجتبای خود وصیت می کند
ای حسن، جان تو وجان یتیم دل فکار

کیسه نان وغذا را بعد من بردوش گیر
بین کوفه، مستمندان ویتیمان پاس دار

قاتل من ابن ملجم چون اسیری دست توست
نامدارایی زبعد من روا بر او مدار

زینبم ای زینت بابا صبوری پیش گیر
بعد از این آید مصیبتها برایت بیشمار

کربلایی هست وخونین روز عاشورای آن
داغهایی را تحمل می کنی درآن دیار

گفت عباسم بمان تو در کنار بسترم
دست خود را بین دستان حسینم واگذار

یار وپشت این برادر باش ای جان پدر
گرکه شد لازم براه او همیشه جان سپار

پشت درب خانه مولا چه غوغایی بود
اشک ریزان مردم کوفه همه در انتظار

انتظار این خبر،خوبست حال مرتضی
جمله دستان دعاشان رو بسوی کردگار

ناگهان مولا حسن با اشک در را باز کرد
گفت بابایم علی سوی خدا شد رهسپار

زاری وشیون تمام کوفه را در برگرفت
سوگ مولا در تمام خانه ها شد برقرار

بازجبراییل گریان این ندا از سرگرفت
لافتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار

شاعر : اسماعیل تقوایی

  • چهارشنبه
  • 31
  • خرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 23:40
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران