• جمعه 2 آذر 03


امام صادق(ع)شهادت -( نیمه شب بود که خورشید عبادت میکرد )

1074


نیمه شب بود که خورشید عبادت میکرد
حضرت نور به سر چشمه اشارت میکرد

صادق آل عبا گرم مناجاتش بود
ذکر حق موجب تسکین جراحاتش بود

گاه یادی ز غم و غربت حیدر میکرد
یادی از کوچه و از روضه مادر میکرد

ناگهان بر در آن خانه هجوم آوردند
باز هیزم به در شهرعلوم آوردند

نیمه شب بود که آتش به در خانه زدند
صادق آل عبا را چه غریبانه زدند

بال پروانه شکسته است به بالش نزنید
لااقل پیش رخ اهل و عیالش نزنید

نیمه شب بود که در دست طناب آوردند
نانجیبان به سوی خانه شتاب آوردند

دست ذریه ی زهرا و علی را بستند
دست آیینه ی ذات ازلی را بستند

پشت مرکب مگر این مرد کشیدن دارد؟
سالخورده است مگر پای دویدن دارد؟

وای از آن لحظه که او در پی مرکب افتاد
در همان حال به یاد غم زینب افتاد

یاد زنجیر و غل و دست و طناب افتاد و...
گذر قافله بر شام خراب افتاد و...

شاعر : نوید اطاعتی

  • دوشنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 14:29
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران