با اصول وفقه خود بنیانگذار شیعه بود
بعد جد بی سپاهش عهده دار شیعه بود
سربه نی، قرآن به نیزه، چادر خاکی و صلح....
با تاسف قبل او این روزگار شیعه بود....
آمد و برداشت شمشیر پر از اعجاز را
در حقیقت مکتب او ذوالفقار شیعه بود
با وجود دستهای پر ز خیر و برکتش
گفتن ذکر علی هرروز کار شیعه بود
رهنمود و حرفها و رنج بی حدش نبود
بی گمان وضع بدی در انتظار شیعه بود
زیر دین اوست علم و عاشقی و معرفت
جابرش از چهره های ماندگار شیعه بود
خاکی و بی گنبد و بی سایبان و....بگذریم
کاش میشد لااقل قبرش کنار شیعه بود
شاعر:زهراسادات موسوی مقدم
- دوشنبه
- 9
- مرداد
- 1396
- ساعت
- 15:12
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
زهرا سادات موسوی مقدم
ارسال دیدگاه