باز دوباره
بساط مستونگیمون جوره جوره
آسمون شهرری جشن وسروره
تو دلای اهل ری شادی وشوره
ولادت نوره
عشق من بیحده من تبم رو صده
یارمن این کریمه
دلبر مه لقا وارث مجتبی
شخصه عبدالعظیمه
آقای ما هستی وسروری
عشق مایی به به چه محشری
مثل حسن آقای عالمین
تو از اهل عالم دل می بری
مولا مولا یا سیدالکریم
******
همه دستا
بره سمت آسمون به سوی الله
همگی با هم بگید الحمدلله
چقدر رفته به مجتبی ماشاالله
صد قل هوالله
انگاری مجتباست بانی کربلاست
مردونه خیلی آقاست
محشره دلبره واقعا سروره
فاتح کل دلهاست
همسایگی حقش ادا شده
دل پیش تو آقا گدا شده
مطمئنم با یک دعای تو
روزی ما کرب وبلا شده
مولا مولا یا سیدالکریم
******
فخرم اینه
با علی مالک هفتا آسمونم
با علی پیرم بشم بازم جوونم
نمک عشق علی روی زبونم
براش می خونم
از پیش تو آقا هیچ کسی نمیشه
دست خالی دیگه رد
هرزمان که بهشتو بخوام
نجفت رای این دلمو زد
علی میزان تاج روی سره
عالم زیر دستای حیدره
روز محشر ما دور حیدریم
او حاکم فردای محشره
حیدر حیدر یامرتضی علی
شاعر : حبیب باقرزاده
- چهارشنبه
- 11
- مرداد
- 1396
- ساعت
- 5:36
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
حبیب باقرزاده
ارسال دیدگاه