بارون میباره از چشمای آسمون
دلهای عاشقا بازم پُر جنون
کل فرشته ها ناز قدوم گل
دنیا رو گل زدن تا عرش بی کرون
شب آقای ایرونه و دلا چه آیینه بندونه
ولادت همه کسو کار ما اَمیر خراسونه
دلامون مجنونه
میباره آسمون یاس و بنفشه
رو دست نجمه خورشید می درخشه
مولا امام رضا السلطان امام رضا
******
بازم هوای تو آقا به سر زده
امشب جنونم از صد در صدم رده
خواستم که کل سال باشم تو کربلا
اما یه امشبو حرفم یه مشهده
خودم اینجاو کبوتر دلم توصحن گوهرشاده
همه ی حاجتام آقا دخیل پنجره ی فولاده
دلم آقا شاده
جنت که حسرت صحنت رو خوره
سقا خونت دل زم زم رو برده
مولا امام رضا السلطان امام رضا
******
امشب خبر بدین دردا دوا شده
باز فرصت گدایی رو براشده
هرکی که کربلا رفته اینو میگه
برگ حوالش اینجا امضا شده
منم اومدم که بخونم آقا براتمو امضا کن
عیدومونه بده واسم مارم تولیست حرم جا کن
گرمونو واکن
خیره به پنجره فولاد چشمام
کربوبلامو از دست تو میخوام
مولا امام رضا السلطان امام رضا
شاعر : محمد جواد حیدری
- چهارشنبه
- 11
- مرداد
- 1396
- ساعت
- 6:6
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
محمد جواد حیدری
ارسال دیدگاه