ای چشم ها به صورت مولا نظر کنید
جاری به زخم خود همه خون جگر کنید
زینب! حسن! حسین! علی چشم خویش بست
بر آن غریب، جامه ی ماتم به بر کنید
ریزید همچو اشک به خاک ای ستارگان
سخت است بی علی شب خود را سحر کنید
بیرون شهر کوفه در آن کوچه ی خموش
آن کودک خرابه نشین را خبر کنید
ای جنّ و انس و حور و ملک ای تمام خلق
تا روز حشر خاک یتیمی به سر کنید
شیر خدا نیاز ندارد دگر به شیر
اشک عزا روانه بر او از بصر کنید
امشب به جای آنکه بر او شیر آورید
خون جگر نثار، به زخم پدر کنید
از قصّه ی خرابه ی شام آورید یاد
یک شب گر از خرابه ی کوفه گذر کنید
هنگام شب جنازه ی او را چو می بَرید
در سینه داغ فاطمه را تازه تر کنید
ای ناله های نیمه شب هر شب علی
آتش شوید و بر جگر ما اثر کنید
از بس گناه کرده ام افتادم از نظر
ای خاندان وحی به «میثم» نظر کنید
شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار
- چهارشنبه
- 11
- مرداد
- 1396
- ساعت
- 10:46
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
استاد حاج غلامرضا سازگار
ارسال دیدگاه