• یکشنبه 4 آذر 03


اشعار ضربت خوردن امیرالمومنین(ع) -( که عشق را همه انگشت بر دهان بگذارد )

1239

به سجده گاه سر بندگی چنان بگذارد
که عشق را همه انگشت بر دهان بگذارد

تمام شب پی نام و نشان فقر بگردد
که بی نشان در هر خانه آب و نان بگذارد

غمی که محرم آن نیست گوش خلق جهان را
عجیب نیست که با چاه در میان بگذارد

صدای شیون گلدسته های شهر بلند است
علی به خانه نشسته، اگر اذان بگذارد

به انتقام عدالت، زمانه تیر عداوت
کمین نشسته که ناگاه در کمان بگذارد

به نعره بر سر فرقش نشاند تیغ و ندانست
که داغ بر دل شمشیر بی زبان بگذارد

دویده زهر چنان در تنش که شیر محال است-
افاقه ای بکند، هر قدر توان بگذارد

به وصل یار چنان دارد اشتیاق که حاشا
که شیرخواره به پستان چنان دهان بگذارد

اگرچه عرش بلند است، پیش پای کمالش
به خاک هم نرسد، هرچه نردبان بگذارد

مباد اینکه شود کوفه رو سپید تر از ما
اگر که غیرت ما را به امتحان بگذارد...

شاعر : علی فردوسی

  • پنج شنبه
  • 12
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 16:56
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران