آبرو ریخته تا چشم ترش را دارد
بین خوبان خدا نیمه شب جا دارد
دستهایی که بلند است خدا میگیرد
سربلند است گدایی که تمنا دارد
چه حسابیست خدا میگذرد از بنده
بنده اش آمده با او سر دعوا دارد
این دروغ است کسی رو زده و رد کرده
این دروغ است که کارش"اگر اما" دارد
دست جمعی که بسوزیم اثرش بیشتر است
قطره گر جمع شود رحمت دریا دارد
روزه دار آبرویش پیش خدا آنقدر است
نفس سوخته اش حکم مسیحا دارد
عاشقی کردن ما لطف علی بوده و بس
با کمیلش چقدر حق سر ماها دارد
باهمه رو سیهی سینه کبودیم همه
نامه سینه زنان یک به یک امضا دارد
شب جمعه ست کجایند گدایان حرم
دل تنگم هوس گنبد آقا دارد
رفته پایین مزار پدری و آرام
روضه بی سرو سامانی لیلا دارد
یک علی خورده زمین و صدعلی پخش شده
صدعبا گرکه بیارد پدرش جا دارد
استخوانهاش شکسته بدنش ریز شده
آه این صفحه قرآن چقدر تا دارد
یکطرف هست ولی یکطرف دیگر نیست
هرکجای بدنش شکل معما دارد
شاعر : سید پوریا هاشمی
- پنج شنبه
- 12
- مرداد
- 1396
- ساعت
- 18:32
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
سید پوریا هاشمی
ارسال دیدگاه