• جمعه 2 آذر 03

 سید پوریا هاشمی

شب قدر -( آبرو ریخته تا چشم ترش را دارد )

1118

آبرو ریخته تا چشم ترش را دارد
بین خوبان خدا نیمه شب جا دارد

دستهایی که بلند است خدا میگیرد
سربلند است گدایی که تمنا دارد

چه حسابیست خدا میگذرد از بنده
بنده اش آمده با او سر دعوا دارد

این دروغ است کسی رو زده و رد کرده
این دروغ است که کارش"اگر اما" دارد

دست جمعی که بسوزیم اثرش بیشتر است
قطره گر جمع شود رحمت دریا دارد

روزه دار آبرویش پیش خدا آنقدر است
نفس سوخته اش حکم مسیحا دارد

عاشقی کردن ما لطف علی بوده و بس
با کمیلش چقدر حق سر ماها دارد

باهمه رو سیهی سینه کبودیم همه
نامه سینه زنان یک به یک امضا دارد

شب جمعه ست کجایند گدایان حرم
دل تنگم هوس گنبد آقا دارد

رفته پایین مزار پدری و آرام
روضه بی سرو سامانی لیلا دارد

یک علی خورده زمین و صدعلی پخش شده
صدعبا گرکه بیارد پدرش جا دارد

استخوانهاش شکسته بدنش ریز شده
آه این صفحه قرآن چقدر تا دارد

یکطرف هست ولی یکطرف دیگر نیست
هرکجای بدنش شکل معما دارد

شاعر : سید پوریا هاشمی

  • پنج شنبه
  • 12
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 18:32
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران