• یکشنبه 4 آذر 03

 علی اکبر لطیفیان

اشعار شهادت حضرت امام جعفر صادق(ع) -( که وصف ذات خدا نیست کار همچو منی )

1764

مگر رسول به وصفش بیان کند سخنی
که وصف ذات خدا نیست کار همچو منی

جواب هر چه که باشد نوازش است مرا
خدا کند بنوازد مرا ولو به " لن " ی

بساط حوزه کرم میکند ، چه ذوالکرمی
بساط روضه عطا میکند ، چه ذوالمننی

به دست شیخ الائمه غدیر جان بگرفت
بله ؛غدیر جوان شد ز باده ی کهنی

ببین حدیث حدیث و ببین که بحث به بحث
چگونه یک تنه رفته به جنگ تن به تنی

به جعفر بن محمد بگو بسوز و بساز
مباش فکر حرم گر نواده ی حسنی

سیاه تر ز همه روزگار پروانه ست
اگر که شمع بسوزد میان انجمنی

نخست آنچه صدا میکند سر زانوست
اگر کشیده شود ناگهان سر رسنی

ببین چه بر سر زن یا که مرد میاید
طناب را بکشی ، تازیانه هم بزنی

عبا نداشت که از خجلتش به سر بکشد
 پناه برد به یک آستین پیرهنی

چه سخت میگذرد مرد آبروداری
طی طریق کند با غلام بددهنی

اگر چه سوخته در ، جای شکر آن باقی ست
که میخ در نگرفته به گوشه بدنی

اگر چه از نفس افتاده باز هم راضی ست
که بین کوچه نیفتاده است هیچ زنی

چه حرفها  نشنید و چه چیزها که ندید
شکسته دل شد و آمد ولی چه آمدنی

غریب نیز از اینجا نمیرود عریان
برای تو کفن آورده اند ، عجب کفنی

شاعر : استاد علی اکبر لطیفیان

  • دوشنبه
  • 16
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 10:4
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران