• یکشنبه 4 آذر 03


اشعار ولادت حضرت امیرالمؤمنین(ع) -( دوباره کعبه ترک خورد و خانه غوغا شد )

1063


سپیده سرزده بود از کرانه ها کم و بیش
نشد به شعر کشم پای وصف حق را پیش
نشسته، خسته، پریشان، کنار دفتر خویش
زدم دو دست توسل به عقل دوراندیش

"چراغ مرده کجا شمع آفتاب کجا
ببین تفاوت ره ازکجاست تا به کجا "

منِ زمینی و اوصاف آسمانی ها؟
وجود خاکی و اوصاف کهکشانی ها؟
شبیه قطره و اوصاف بیکرانی ها؟
زبان الکن و دعوی شعردانی ها؟

دوباره خط زده ام بر تمام قافیه ها
قلم شکسته در این ازدحام قافیه ها

بیا کلام مرا جان تازه اعطا کن
بیا و قافیه ها را خودت مهیا کن
ردیف شعر مرا  همنوای جان ها کن
بیا و آخر هر بند را چو دریا کن

اگر اجازه دهیدم ز عشق دم بزنم
به قدر وسعت فهم خودم قلم بزنم

کرانه های افق رنگ مهربانی داشت
زمینِ بیت، تمنای میزبانی داشت
خدا برای بشر فیض آسمانی داشت
ز ساق عرش، خبرهای آنچنانی داشت

صدای هلهله از بطن عرش می آمد
عزیزِ عرش، به دیدار فرش می آمد

ببین که لرزه بر اندام کعبه افتاده
دعای فاطمه بر سنگِ کعبه جان داده
شکسته رکن و به حال قیام آماده
و بیت، غرق تماشای ساقی و باده

به جای جای حرم، نقش تو نشانه ی توست
"کرم نما و فرودآ که خانه خانه ی توست "

دخیل بسته حجر در کنار دیوارش
به انتظار نشسته به شوق دیدارش
نهاده گوش به دیوار و مست گفتارش
علیست گرم سخن، یا که حیِّ دادارش؟

سه روز کعبه به دور سرش طواف کند
به برتری علی از خود اعتراف کند

دوباره کعبه ترک خورد و خانه غوغا شد
سه روز بعد حرم گرم در تماشا شد
زمینِ تب زده آن دم شبیه دریا شد
که روی مادر شیرخدا هویدا شد
خبرترین خبر روزگار آمد و بس
برای عالمیان افتخار آمد و بس

شاعر : احسان پیریابی

  • چهارشنبه
  • 18
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 4:47
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران