دادند براتم که گدایی بکنم
در پیش کریم خود نمایی بکنم
بر حال دل خویش دعایی بکنم
وقتش شده تا خدا خدایی بکنم
یا محسن و یا مُجمِل یا ربّ، الله
من بنده ی راه نابلد، من گمراه
با کاسه ی خالی آمدم پُر بشود
تا کی نمک و نان من آجر بشود
وقتش شده سنگ فرش دل، دُر بشود
ای کاش که آخرش گدا، حُر بشود
تا درک حضور خویش، فهمی بده ام
از سفره ی اعتکاف سهمی بده ام
ای وای اگر فقیر برگردم من
در دام غرور اسیر برگردم من
یا اینکه از این مسیر برگردم من
به سمت کریم، دیر برگردم من
قولی بده که هوای من را داری
در محضر خویش جای من را داری
به حق علی مرتضی ادرکنی
به فاطمه، ام الشهدا ادرکنی
به حق امام مجتبی ادرکنی
یا رب به حسین سر جدا ادرکنی
می آورم آخرین قسم را بر لب
دریاب مرا بحق بی بی زینب
شاعر : محمد کاظمی نیا
- چهارشنبه
- 18
- مرداد
- 1396
- ساعت
- 5:11
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
محمد کاظمی نیا
ارسال دیدگاه