تازه نسیم گیرد از علقمه وزیدن
با روضه ی ابالفضل اتمام فاطمیه :
رفتی و خواهرانه کسی داشت می گریست
دیگر نداشت روی سرش خیمه سایه بان
اصغر زبان نداشت که همراه با حرم
با اشک ناله هاش بگوید عمو بمان
رفتی و مشک ها به عزایت نشسته اند
بعد از تو آب ها همه بودن روضه خوان
بعد از تو بود غارت خیمه شروع شد
بعد از تو بود قصه لب ها و خیزران
- چهارشنبه
- 18
- مرداد
- 1396
- ساعت
- 7:21
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
ارسال دیدگاه