• دوشنبه 3 دی 03

 حسن لطفی

اشعار ایام بعد از شهادت حضرت زهرا(س) -( من هرچه می‌کشم همه از دستِ قنفذ است )

1833


دارم عذاب می کشم و آب می‌کشم
با چاه آه از دلِ بی‌تاب می‌کشم

اُفتاده عکسِ ماه در این چاه و عکسِ من
دارم خجالت از رُخِ مهتاب می‌کشم

کِی در کنارِ خاکِ تو من خاک می‌شوم
کِی رَختِ خویش از دلِ سیلاب می‌کشم

سلمانِ پیر زیرِ بغلهایِ من گرفت
خود را به رویِ شانه‌یِ اصحاب می‌کشم

عکس تو مانده است به دیوارِ خانه‌ام
دستی که بسته شد رویِ این قاب می‌کشم

من هرچه می‌کشم همه از دستِ قنفذ است
داد از مغیره از غم خوناب می‌کشم

من هرچه از تو مانده در این بقچه‌ی غریب
دارم به چشم خسته‌ی بی خواب می‌کشم

دارم لباسِ سوخته را جمع می‌کنم
این میخ این در  همه را آب می‌کشم

شاعر : حسن لطفی

  • چهارشنبه
  • 18
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 7:44
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران