• دوشنبه 3 دی 03

 مهدی رحیمی زمستان

اشعار فاطمیه -( فاطمه در هیچ مهری تربتش معلوم نیست )

1805
3


آدم است او یا مَلَک ماهیّتش معلوم نیست
گرچه مخلوق است نوع خلقتش معلوم نیست

حضرت زهراست خود تفسیری از آیات قدر
آن شب قدری که حتی ساعتش معلوم نیست

مادرش یا دخترش من هرچه دقت می کنم
با رسول الله، زهرا نسبتش معلوم نیست

در کسا بی فاطمه غیر از علی و بچه هاش
رحمة للعالمین هم ساحتش معلوم نیست

بعد ابر نیلی سیلی در این شب ها شده
مثل آن ماهی که نصف صورتش معلوم نیست

فاطمیه مثل دردی تا ظهور منتقم
طول درمان دارد اما مدتش معلوم نیست

روضه یعنی داستان مادری در اوج خود
چون به کوچه می رسد یک قسمتش معلوم نیست

گرچه معلوم است دارد می رود مادر ولی
حضرت فضه دلیل لکنتش معلوم نیست

ضربه وقتی ناگهان شد بی توجه می خورد
ضربه وقتی ناگهان شد شدتش معلوم نیست

هم که معلوم است او ریحانة الحوراست و
هم که وقت خشم سیلی قدرتش معلوم نیست

اینکه قبر علت خلقت چرا مخفی شده
درمیان اهل معنا علتش معلوم نیست

یادم آمد موقع سجده به مهر کربلا
فاطمه در هیچ مهری تربتش معلوم نیست

شاعر : مهدی رحیمی

  • چهارشنبه
  • 18
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 8:37
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران