• سه شنبه 15 آبان 03

 قاسم نعمتی

اشعارمناجاتی ماه رمضان،(سرخوشم از باده ای که یار دستم میدهد)

2959


سرخوشم از باده ای که یار دستم میدهد

جام اشکی که  سحر دلدار دستم میدهد

همرهان بار سفربستند ومن جا  مانده ام

گفتم آخر روسیاهی کار دستم میدهد

 

وای از نفسم که درراه خطا خوارم نمود

او بهانه از سر اجبار دستم میدهد

آنقدر توجیه شیطانی بچیند روی هم

تا گنه را از سر اصرار دستم میدهد

معصیت کردن براین عادی گشته چرا؟

این بلا را  نفس با تکرار دستم میدهد

من گنه کارم ولی آخر به عشق فاطمه

برگ سبزی حضرت غفار دستم میدهد

ناز ساقی را به خون دل کشم تا لحظه ای

-  که  سبویی  لحظه دیدار دستم میدهد

 زیر دین کس نباشم تا دم جان  دادنم

جام کوثر حیدر کرار دستم میدهد

بوسه دارد دست آن ساقی که ازروز ازل

باده   را  بی منت  و   آزار دستم میدهد

در ازای هر علی گفتن به زهرایش قسم

جامی از کوثر صدو ده بار دستم میدهد

دانم آخر حق زباب القبله  کرب وبلا

برگ تضمین امان از نار دستم میدهد

شاعر:قاسم نعمتی

  • شنبه
  • 24
  • تیر
  • 1391
  • ساعت
  • 13:58
  • نوشته شده توسط
  • علی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران