راهبندان پیش آمد،کوچه هم مسدود شد
هی قدم برداشتند و هی غبار آلود شد
آن کسانی که ولایت را پذیرفتند، هم
فکرشان غرق خیال آتش نمرود شد
یک نفر میگفت : هیزم خشک باشد بهتر است
یک نفر با این کلام ازعمق دل خوشنود شد
خانهای که عطر آن مافوقِ مُشک وعود بود
سوخت،بوی نابرفتو،جاگزینش دود شد
میخ داغ و سینه ای گنجینه از اسرار حق
فاصله بین در و پهلو کمی محدود شد
مادرسادات پشت در ولی ...، بایک لگد...
ثلث سادات جهان بااین اثر نابود شد !!
شرح کوچه روضه های فاطمیه طالب است
تابگویم گوشوار فاطمه مفقود شد
ابراهیم روشن روان
- پنج شنبه
- 19
- مرداد
- 1396
- ساعت
- 21:46
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
ارسال دیدگاه