• جمعه 2 آذر 03

 محمد حسین رحیمیان

اشعار ولادت حضرت زینب کبری(س) -( از موقع میلاد سرت گرم حسین است )

1053


هر کس که در این میکده نوکر شده باشد
ننگ است که دلواپس محشر شده باشد

بی ساغر و می مست شود در همه ی عمر
با یار اگر عمر کسی سر شده باشد

من معتقدم خوب تر از مرغ بهشت است
هر کس که درین بام کبوتر شده باشد

این چشم طمع داشتن ما فقرا هست
زیر سر لطفی که مکرر شده باشد

دنیا و قیامت گره ی کور ندارد
هر مرد و زنی سائل این در شده باشد

حاجت نگرفتن ز خداوند حرام است
روزی که علی صاحب دختر شده باشد

جن و ملک و انس شد آواره زینب
عالم همه پروانه ی گهواره ی زینب

عشق حسنین و علی و فاطمه زینب
هم مومنه هم عارفه هم عالمه زینب

از روز ازل دشمن هر ضد ولایت
تا روز ابد بانوی بی واهمه زینب  

هر جا برود ظلم فراری است از آنجا
داده است به هر غائله ای خاتمه زینب

مردند حسودان و ندیدند شکستش
شد خلق حماسه هنر دائم زینب

از منظر آنانکه رسیدند به جایی
صاحب نفس آن است که شد خادم زینب

در مذهب عشاق محال است بمیرد
آن کس که شب و روز کند زمزمه زینب

خوبان همگی شاعر و مداح حریمش
کرده است قیامت نفس گرم سلیمش

ای ماه شب حیدر و هم صحبت زهرا
ای وارث صبر علی و عفت زهرا

هم مریمی هم آسیه هم هاجر و حوا
تو زینبی و معجزه حضرت زهرا

جز فاطمه کس لایقه بر مادری ات نیست
اثبات شده بار دگر عصمت زهرا

شد دار و ندارت همگی خرج امامت
حقا که تویی حاصل تربیت زهرا

بیچاره شد از طاقت تو نسل امیه
در روح بلند تو بود همت زهرا

در مکتب تو یاد گرفته است محبت
هر کس که مسلمان شده با زحمت زهرا

هر کس شده شیدای حسین ، عاشق حیدر
گشته است نمک گیر شما دختر و مادر

فردوس کجا ، حال و هوای حرم تو
دیوانه کننده است صفای حرم تو

هم بوی نجف آید و هم بوی مدینه
هم بوی حسین از همه جای حرم تو

چیزی نشود کم ز مقام تو اگر که
ما را بنویسند گدای حرم تو

ای عمه سادات ! من از دست زمانه
دلگیرم و محتاج هوای حرم تو

باید که بسوزیم درین آتش حسرت
ما که نشدیم از شهدای حرم تو

ای وای ازین نفس ازین بی سر و پایی
ای وای نمردیم برای حرم تو

کن قسمتمان حال و هوای شهدا را
لبریز کن از شوق شهادت دل ما را

تو زینبی و شمع شبستان حسینی
از عالم ذر بی سر و سامان حسینی

زهرا سپر جان علی بود همیشه
تو نایب زهرا ، سپر جان حسینی

هر کس که حسینی است ، نمک گیر وفایت
تو واسطه ی لطف فراوان حسینی

در مدح تو این بس ز ازل تا ابد الدهر
سر سلسله حلقه یاران حسینی

لبخند زدی وقت ولادت به برادر
شد بر همه اثبات که حیران حسینی

از موقع میلاد سرت گرم حسین است
هر لحظه تو دلواپس هجران حسینی

ای کاش نمی دید دو چشمان تر تو
شد نیزه نشین سایه ی بالای سر تو

 

شاعر : محمد حسین رحیمیان

  • شنبه
  • 21
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 6:1
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران