• دوشنبه 3 دی 03

 مهدی رحیمی زمستان

مناجات با خدا شب قدر -( شب قدری چه قَدَر ریخته مهمان به سرم )

1041
1


زده در وقت سحر یاد رفیقان به سرم
شب قدری چه قَدَر ریخته مهمان به سرم

رحمت واسعه اش از همه سو می ریزد
می روم تا بچکد حضرت باران به سرم
 
بازدر لحظه ی افطار به خود می گویم
چه بلایی که نیاوَرْد همین نان به سرم

درحقیقت به سرم دست خدا باز شده
ظاهرا دیده ولی دیده که قرآن به سرم

لحظه ی گفتن ذکرِ به علیٍ امشب
زده رویای حرم از دم ایوان به سرم

شاعر : مهدی رحیمی

  • یکشنبه
  • 22
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 5:38
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران