شب جمعه دل ما گفت علی گفت حسین
رو به درگاه خدا گفت علی گفت حسین
از همه رانده شده چشم بر این در دارد
بنده ای غرق خطا گفت علی گفت حسین
این شب جمعه؛ شب قدر؛ شب توبه ی ماست
دل ما بین دعا گفت علی گفت حسین
پر زد از صحن نجف محضر شش گوشه ی شاه
هر دل غمزده تا گفت علی گفت حسین
روزه ام نذر پدر روضه ی من خرج پسر
غم جدا غصه جدا گفت علی گفت حسین
دل قرآن به سرم با دم سلطان نجف
کنج ایوانِ طلا گفت علی گفت حسین
اربعین پای برهنه زائر از خاک نجف
تا خود کرببلا گفت علی گفت حسین
مهدی فاطمه از توبه ی او راضی شد
هر که در نزد رضا گفت علی گفت حسین
من و سرمایه ی عمرم که دل دربه دری ست
تو و لبخند رضایت "چه مبارک سحری ست"
شاعر : اسماعیل شبرنگ
- یکشنبه
- 22
- مرداد
- 1396
- ساعت
- 5:42
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
اسماعیل شبرنگ
ارسال دیدگاه