• دوشنبه 3 دی 03


شب هفتم علی اصغر ع -( در تنور غمش قرارم سوخت )

1114
3

 در تنور غمش قرارم سوخت

نه قرارم که روزگارم سوخت

 

زل زدم بس به جاده  ی خورشید

عاقبت چشم انتظارم سوخت

 

جاده عاشقی شرربار است

اول راه کوله بارم سوخت

 

من و امید هم قطار شدیم

در تب خوف هم قطارم سوخت

 

روز وصلت نمی رسد از راه

ساعت ثانیه شمارم سوخت

 

فصل بی آبی است ای باران

در بیابان گل بهارم سوخت

 

صحبت از آب شد کباب شدم

جگرم سوخت چشم تارم سوخت

 

آه از ان دم که مادری می گفت

از عطش طفل شیرخوارم سوخت

اگر شاعر این شعر را میشناسید لطفا اطلاع دهید

  • شنبه
  • 28
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 7:31
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران