در حرم پیچید عطر سیب زائر فیض برد
هر کسی در بارگاهت بود حاضر فیض برد
با بیان روضههایت پلک من هم خیس شد
چشمهایم چون زمین خشک و بایر فیض برد
قطرههای خون تو سهم زمین شد بیشتر
بیشتر از آسمانها خاک حائر فیض برد
منبرت شد گاه روی نیزه، گاهی بین طشت
خواهرت با گریه پای این منابر فیض برد
بر تن عریان تو این بیتها مرثیه خواند
اشکهای مادرت تا ریخت، شاعر فیض برد
بین اصحابت دو دفعه جان به تو تقدیم کرد
بیشتر یعنی، حبیب بن مظاهر فیض برد
گرم در آغوش تو، بیش از طلاهای ضریح
بوریای کهنۀ بیت عشائر فیض برد
شاعر : محسن حنیفی
- شنبه
- 4
- شهریور
- 1396
- ساعت
- 13:21
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
محسن حنیفی
ارسال دیدگاه