از غصه سرتاسر شدی این چند ماهه
دلتنگ پیغمبر شدی این چند ماهه
وقتی شنیدی دست من را صبر بسته
یک پارچه حیدر شدی این چند ماهه
با خطبه هایت هرکجا فتنه به پا شد
پیغمبرِ دیگر شدی این چند ماهه
دیدی که تنها مانده ام، زهرا برایم...
سینه سپر، لشکر شدی این چند ماهه
حق داری اصلا خنده روی لب نداری
خسته از این بستر شدی این چند ماهه
من که خبر دارم... نپوشان صورتت را
یاسِ علی! پرپر شدی این چند ماهه
دارد علی دق می کند از این مصیبت
این قدر که لاغر شدی این چند ماهه
شرمنده ام زهرا در این کوچه... در این راه...
خاکی سرِ معبر شدی این چند ماهه
داغت قد من را شکست اما تو انگار
از من خمیده تر شدی این چند ماهه
فهمیدم از این لاله ها، حق داشتی که
پنهان در این معجر شدی این چند ماهه
غیر از خیال و سایه ای از تو نمانده
از سایه هم کمتر شدی این چند ماهه
شاعر : محمد جواد شیرازی
- سه شنبه
- 7
- شهریور
- 1396
- ساعت
- 13:28
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
محمد جواد شیرازی
ارسال دیدگاه