سيلي به روي حضرت خیر النساء زدند
در بین کوچه فاطمه را بی هوا زدند
در کوچه ها حریف علی نیست یک نفر
دستش طناب بسته و از پشت. پازدند
در بیشه شیر را به طنابی کشیده اند
در پیش دیده ها به گل مصطفی زدند
آتش فتاده بر سر و دستان فاطمه
او را میان شعله ی در با دو پا زدند
يك حوریه فتاده میان آتش و دود
سیلی به روی حوریه ی مرتضی زدند
تار است چشم مادر زینب به کوچه ها
او را به پیش دیده ی شاه ولا زدند
گم کرده بود فاطمه در کوچه خانه را
سیلی به روی فاطمه در کوچه ها زدند
با تازیانه ها تن زهرا کبود شد
حیدر بدان که فاطمه را بی هوا زدند
آرمین غلامی
- سه شنبه
- 7
- شهریور
- 1396
- ساعت
- 14:15
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
ارسال دیدگاه