• دوشنبه 3 دی 03


اشعاروفات حضرت خدیجه(س)،(می­سوزم از شرار نفس های آخرت)

3157
1

می­سوزم از شرار نفس های آخرت
از لحن جانگداز وصایای آخرت
دستم به دست بی رمقت می­شود دخیل
در پیش دیدگان گهربار جبرئیل

 

دستم شبیه دست تو تبدار می­شود
دیوار غصه بر سرم آوار می­شود
رحمی نما به حال پریشان دخترت
مادر مکش عبای پدر را تو بر­ سرت
دلواپس غروب توام،آفتاب من
بر روزهای روشن من،رنگ شب مزن
در جام لحظه های خوشم شوکران مریز
مادر نمک به زخم جگرهایمان مریز
محزون رنج های پدر می­شوم مرو
من شاهد عزای پدر می­شوم مرو
مادر بمان کنار گل یاس باغ خود
آتش مزن به حاصل خود با فراق خود
فصل بهار خانه مان را خزان مکن
مادر بمان و نیت ترک جهان نکن
مادر حلال کن که دعایم اثر نکرد
شرمنده ام قنوت عشایم اثر نکرد
اشک غمت به ساحل پلک ترم نشست
سنگ فراق شیشه ی قلب مرا شکست
امن یجیب خواندن من بی­نتیجه ماند
زهرا یتیم گشت و پدر بی­خدیجه ماند

 

شاعر:وحیدقاسمی

  • چهارشنبه
  • 28
  • تیر
  • 1391
  • ساعت
  • 14:21
  • نوشته شده توسط
  • علی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران