آدمی که ضربه خورده از در و دیوار سخت
دست بر دیوار میگیرد ولی بسیار سخت
وقت چیدن که نباشد شاخه ها خم میشوند
بر زمین بگذاشت بارش را ولی اینبار سخت
وای من حالا ببین با سینه زهرا چه کرد
میخ،وقتی میرود بر سینه دیوار، سخت
میخ را با چه مکافاتی علی بیرون کشید
داغ اگر شد درمی آید از بدن مسمار ، سخت
زودتر از دیگران اطرافیان جان میدهند
هر زمان که میشود وضعیت بیمار ، سخت
وای اگر خوابیده باشی درد بیدارت کند
چند ماهی هست زهرا میشود بیدار سخت
کودکی دست جوانی را گرفت و راه برد
میشود دیدن برای دیدگان تار سخت
این شب آخر برای تو خودم نان میپزم
هر چه هم باشد برای خانه دارت کار سخت
مثل اینکه باید امشب زحمتم را کم کنم
میشوم از تو جدا ناچار، بالاجبار، سخت
چشم از چشم علی تا وقت رفتن برنداشت
آنقدر شد لحظه های آخر دیدار سخت
حضرت مشکل گشا حالابه مشکل خورده است
غسل زهرا شد برای حیدر کرار ، سخت
شاعر : استاد علی اکبر لطیفیان
- چهارشنبه
- 8
- شهریور
- 1396
- ساعت
- 6:8
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
علی اکبر لطیفیان
علی
بسیار جانسوز و دلچسب
شنبه 9 فروردین 1399ساعت : 15:45